راحت خریدکن....
شماره تلفن وضعیت فوق العاده در تمام دنیا 112 است. در ایران نیز اگر شما حتی در یک مکان خارج از محدوده شبکه موبایل خود قرار داشته باشید، شماره 112 را بگیرید، موبایل در هر شبکه موجود جستجو می کند تا یک تماس وضعیت فوق العاده برای شما برقرار کند. (پلیس، اورژانس، آتش نشانی یا...) و جالب اینکه این شماره حتی زمانیکه صفحه کلید قفل است نیز کار می کند. امتحان کنید . حتی با گوشی بدون سیم کارت نیز میتوانید با شماره 112 تماس حاصل نمایید .
شاگردی از استادش پرسید: عشق چیست؟
گر چه ما را نکنی یاد ولی ما هستیم / دل به امید پیامی که ندادی بستیم. به علت بارش بی وفایی، جاده عشق لغزنده است، لطفا با محبت حرکت کنید !!!
غضنفر تو جاده داشته رانندگی می کرده ، یهو میبینه یه کامیون داره از روبروش میاد،میزنه رو ترمز میبینه ترمزش نمی گیره. رفیقشو صدا می کنه می گه : اصغر اصغر پاشو تصادفو ببین. از این لینک حتما دیدن کنید... خوشتون میاد.... GHASEDAKHA.PARSIBLOG.COM آدمها فکر میکنند ، عشقشون عشق لیلی و مجنونه. اما یادشون میره که لیلی و
حالا به نظر شما عشق یعنی چی...؟لطفا نظر بدید تا به یه نتیجه برسیم...!!! ممنون قطر ه اشک قطره اشکم زچشم ماهتاب افتا ده ام آتش عشقم که در خم شراب افتا ده ام قطر ه ام اما دلی دارم چو دریا بیکران بیکرانم در صدف چو ن در ناب افتا ده ام وصل و هجران در میان دردو غم گریان وخندانم چو شمع ارفراغت تاسحر گه اشک ریزانم چو شمع می گدازد سینه ام در گلخن درد و فراق شعله هاباشد به کنج قلب ویرانم چو شمع باستا ره میشوم همراز هر شب تا سحر هرسحر خون میچکداز رخم عریانم چوشمع گر بریزد از دو چشمم صد گهر بر دامنم در جهان شب فروغ بر تو افشانم چو شمع بیخبر از خو یش میسورم تمام لحظه ها بی صدا گریم میان وصل و هجرانم چو شمع از کتاب گلشن سحر اثر شیدای اصفهانی ببا خیزیدای آدمها جهان بر از ظلم جور است اگر در گذشته فراعنه مردم را زیر دیوارهای اهرام مصر میگذا شتند واگر در گذشته از سر شیعیان منا ره می ساختند امروزهم در غزه با کشیدن دیوار آهنین میخواهند صدای آزادی صدای حق طلبی را دز گلو خفه کنند تا چند مدتی به امیال خودبرسندامروز در سرا سر عالم حق وباطل مشخص شده منافقین مشرکین و معاندین باانسانیت وحقیقت باتمام افکار شیطا نی خود مجهز شده اند بس ای موحدان وحقیقت طلبان بیدار و هو شیار بباخیزید واز مرزهای حق طلبی حراست کنید با تمام وجود ومال و جان به بیداری اذهان کوشش نمایید یکدیگر به استقامت وصبر سفارش کنید وشور حسینی وغیرت علوئ را در سراسرعالم بر با کنید که سر انجام حق بیروز است شیدای اصفهانی تورنتو کانادا
استاد در جواب گفت: به گندومزار برو و پرخوشه ترین شاخه را بیاور. اما در هنگام عبور از گندومزار، به یاد داشته که نمی توانی به عقب برگردی تا خوشه ای بچینی؟
شاگرد به گندمزار رفت و پس از مدتی طولانی برگشت.
استاد پرسید: چه آوردی؟
و شاگرد با حسرت جواب داد: هیچ! هر چه جلو می رفتم، خوشه های پرپشت تر می دیدم و به امید پیدا کردن پرپشت ترین، تا انتهای گندمزار رفتم.
استاد گفت : عشق یعنی همین!
شاگرد پرسید: پس ازدواج چیست؟
استاد به سخن آمد که: به جنگل برو و بلندترین درخت را بیاور. اما به یاد داشته باش که باز هم نمی توانی به عقب برگردی!
شاگرد رفت و پس از مدت کوتاهی با درختی برگشت.
استاد پرسید که شاگرد را چه شد و او در جواب گفت: به جنگل رفتم و اولین درخت بلندی را که دیدم، انتخاب کردم. ترسیدم که اگر جلو بروم، باز هم دست خالی برگردم.
استاد باز گفت: ازدواج یعنی همین!!
مجنون هیچ وقت به هم نرسیدند.آدمها فکر میکنند ، مثل رستم شجاع و دلیر هستند. اما
یادشون میره رستم پسر خودش رو کشت.آدمها در پی یافتن نوش دارویی برای زخم خویشند ،
اما یادشون میره که همون نوش دارو هیچگاه به درد سهراب نخورد.آدمها دنبال کسی هستن
که بیاد و خوشبختشون کنه ! کجاست کسی که من خوشبختش کنم ؟آدمها فکر میکنند عشق
کوره. اما نمی دونند که تنها عشقه که بینا است. این بقیه چیزها هاستند که کور
هستند
:قالبساز: :بهاربیست: |